کاهش قابلیت اطمینان در سطح دستگاه و افزایش تنوع در پروسه های within-die را می توان از مباحث بسیار مهم برای آرایه های درگاه با قابلیت برنامه ریزی-فیلد(FPGA) دانست که منجر به توسعه ی پویای خطاها در طول چرخه ی عمر مدار ادغام یافته میشود. خوشبختانه، FPGA ها توانایی پیکربندی مجدد در فیلد را در زمان اجرا دارند و از ان رو فرصت هایی را به منظور غلبه بر چنین خطاهایی فراهم می سازند. این طالعه یک بررسی جامع بر روی متد های تشخیص خطا و شِماهای تحمل پذیری در برابر خطا را برای FPGA ها و تنزل دستگاه ها و با هدف ایجاد یک مبنای قوی برای پژوهش های آینده در این حوزه ارائه میدهد. همه ی متد ها و شِماها از نظر کمی مقایسه شده اند و بعضی از آنها نیز مورد تأکید قرار گرفته اند.
واژگان کلیدی: قابلیت اطمینان، تحمل پذیری در برابر خطا، درگاه قابل برنامه ریزی فیلد
کارآفرینی استراتژیک، از تلاش ها و فعالیت های شرکت به منظور بدست آوردن فرصت ها و مزایا استفاده میکند. ولی در حال حاضر پژوهش های کمی در زمینه ی مکانیسمی برای تسهیل در پروسه ی کارآفرینی استراتژیک صورت گرفته است. با توجه به مفاهیم کشف صلاحیت ، ما به بررسی تأثیرات آنها بر روی کارآفرینی استراتژیک خواهیم پرداخت. از نظر تئوری، مؤلفه های کارآفرینی در کارآفرینی استراتژیک( و ظرز قکر کارآفرینانه و ایجاد نوآوری) باید از کشف صلاحیت بهره برده ، در حالی که مؤلفه های استراتژیک آن(مدیریت منابع به صورت استراتژیک و اجرای مزایای رقابتی) نیز باید از کشف صلاحیت بهره ببرد ولی اینکار به صورت برعکس ممکن نیست. یافته های ما پیشنهاد میکند که این دوگانی تئوری عملی نخواهد شد.
واژگان کلیدی: کارآفرینی استراتژیک، کشف صلاحیت، بهره برداری از صلاحیت
مقدمه
نیاز برای برقراری تعادل بر روی رفتار فرصت طلبانه(کارآفرینی) و رفتار مزیت طلبانه(مدیریت استراتژیک)، یک نگرانی مدیریتی مختصری را مطرح ساخته است. دست یابی موقفیت آمیز به این تعادل را میتوان کارآفرینی استراتژیک نامید. Hitt و Sirmon در سال 2003، کارآفرینی استراتژیک را به عنوان یک دنباله ی 4 خطی از مراحلی مطرح ساختند که به وسیله ی آنها یک شرکت میتواند حادثه های ضمنی رفتار استراتژیک و کارآفرینی را در یک پروسه ی کارآفرینی استراتژیک تغییر دهد. این 4 مؤلفه عبارتند از:
1. طرز فکر کارآفرینانه: به منظور تشخیص فرصت ها(کارآفرینانه)
دهه ی اخیر را می توان دهه ی رشد تکاملی سریع چشم اندازه شغلی دانست و همین امر منجر شده تا سازمان های شغلی به صورت روز افزون به فکر نیاز برای اتخاذ یک معماری تکنولوژی اطلاعات انعطاف پذیر و مقیاس پذیر بیافتند. حتی سنگینی آیین نامه و سازگاری نیز منجر به تقویت انتظارات شغلی از IT و در عین حال محکم تر کردن روابط شده است.
اگرچه صنعت IT به سرعت به نوآوری در تکنولوژی پاسخ داده و تکنولوژی هایی مانند مجازی سازی، SOA، Web 2.0 و غیره را خلق کرده است. و از این رو موقعیت خود را به عنوان یک شریک تجاری استراتژیک تثبیت کرده است.
با توجه به بحران اقتصادی فعلی و به دنبال آن بحران کسب و کار، IT با معرفی تکنولوژی گردید یا شبکه به شکل محاسبه ی ابری، به تقویت رابطه ی خود با پروسه های شغلی برخواسته است. مدل ابری ایجاد شده به وسیله ی SOA، قابلیت انعطاف و مقیاس را (در بعضی مواقع نامحدود) را با استفاده از قدرت پردازشی و محاسبه ای اکسترنال و به شکل سرویس های بلادرنگ فراهم کرده است. مزایای اصلی بدست آمده از این مدل، شامل بهبود پروسه ی شغلی به صورت کاهش هزینه ها و پاسخ سریع و کارآمد به محیط شغلی متغیر بوده است.
بنابراین، این مورد را با توجه به حوزه ی IT، آینده ی محاسبات دانست.
هوش تجاری در سرویس های ابری
مدل ابری نیاز دارد تا استفاده از تشکلات اقتصادی در مقیاس های بزرگتر، معماری مرسوم شغلی را ترفیع دهد. با درک این نیاز، بسیاری از سازمان ها(IT و غیر IT)، شروع به بکار گیری یک چشم اندازی از IT برای خود کرده اند تا سرویس هایی را هم به صورت داخلی و هم خارجی ارائه دهند. این سرویس ها را می توان در هر جایی ارائه داد و از آنها به عنوان سرویس های محاسباتی کاربردی یاد می شود. علاوه بر این، یک چنین سرویسی منجر به رشد روز افزون خطوط سرویس کمکی ، Saas، Iaas و Paas نیز می شود.
در این مقاله ما به بازبینی یک الگوریتم کمیتی(کوانتم) برای حل مسائل NP-Complete و با پیچیدگی زمانی چند جمله ای پرداخته ایم. این پژوهش تقریباٌ ده سال است که در یک سری مقاله توسط پروفسور Igor Volovich ارائه شده است.
حدود بیست سال قبل من در شهر رم با پروفسور Igor Volovich ملاقات کردم. از آن زمان، ما با همدیگر بر ر روی فیزیک های اطلاعات کوانتم و ریاضی مشغول پژوهش بوده ایم. وی برای ادراک اساس خلقت، دارای چشمانی باز و ذهنی انعطاف پذیر است، و از این رو وی را میتوان یکی از فیزیک دانان ریاضی مهم در عصر حاضر مطرح کرد. من معمولاٌ از کار کردن با وی لذت میبرم. مهمترین کار مشارکتی ما با هم، پیدا کردن الگوریتمی به منظور حل مسئله ی NPC بوده است، که در این مقاله بازبینی شده است.
هر مسئله ای که بتوان آنرا در زمان چند جمله ای و به وسیله ی یک ماشین تورینگ غیر قطعی حل کرد، میتوان به صورت چند جمله ای آنرا به یک مسئله ی NPC تبدیل کرد[1]. ، صرف نظر از اینکه یک الگوریتمی برای حل این مسئله در زمانی چند جمله ای برای بیش از سی سال وجود داشته است یا خیر، چنین مسائلی شناخته شده نیستند.
هدف: توسعه ی انسانی را می توان مدرن ترین روش توسعه دانست. اگرچه شاخص های توسعه ی انسانی که برای پیاده سازی مدیریت منابع انسانی(HRM) اسلامی پیشنهاد شده اند، برای درک جامعه ی توسعه ی اسلامی کافی نیستند. هدف این مقاله، بررسی شاخص های مدیریت-اسلامی از توسعه ی انسانی است که از دید اسلام و قرآن، مبتنی بر HRM است.
طراحی/متودولوژی/روش: این مقاله از متد علم تفسیر استفاده کرده و این سؤال را در نظر می گیرد: از دید اسلام، شاخص های مدیریت-اقتصادی منابع انسانی چیست؟
یافته ها: با استناد به اصول و اهداف توسعه ی انسانی، تعاملات اقتصادی بین فعالان مسلمان و از دید اسلام مورد تحلیل قرار گرفته است و یک شاخص مدیریت-اقتصادی مناسبی در بین شاخص های مورد نیاز ارائه شده است، که از طریق برنامه ریزی اقتصادی صورت گرفته است.
اصلیت/ارزش: در روش اسلامی، توسعه ی انسانی در زمانی رخ میدهد که قابلیت های یک شخص بهبود پیدا کند به گونه ای که بتواند تناقضات بیرونی و درونی و تعارضات را مدیریت متد و گامی را به سمت اعتقاد و درستی در مسیر عدالت بردارد تا بتواند به خدا نزدیک شده و زندگی طبیعی خود را با هیئت طیبه جایگزین کند.
واژگان کلیدی: اسلام، مدیریت منابع انسانی، شاخص توسعه ی انسانی، روش اسلامی، عقاید
علیرقم تاریخچه ی بزرگ مسئله ی تشکیل سلول(CF) و وجود 12 روش برای آن، روش های کمی وجود داشته اند که به صورت صریح به بهینه سازی اهداف تشکیل سلول بپردازند. این روش ها معمولاٌ منجر به فرمولاسیون های خود سرانه ای شده که میتواند فقط به صورت هیروستیک برای نمونه های تجربی حل شود. در مقابل، ما نشان داده ایم که CF را میتوان به صورت صریح و به وسیله ی مسئله ی چندبرشی کمینه مدل سازی کرد و بهیگی آنرا در عمل حل کرد(برای نمونه های متوسط اندازه). ما چندین محدودیت در دنیای واقعی را در نظر میگیریم که میتواند در داخل فرمول پیشنهادی بکار گرفته شده و نتایجی آزمایشی را با داده های تولید واقعی ایجاد کند.
واژگان کلیدی: تشکیل سلول، تکنولوژی گروهی، چندبرش کمینه
1. مقدمه
تشکیل سلول(CF)، یک گام کلیدی در پیاده سازی تکنولوژی گروه میباشد که اصل آن در مهندسی صنعتی و به وسیله ی Mitrofanov(1996) و Burbidge(1961) ارائه شد، و پیشنهاد شد که بخش های مشابه را باید به طرق مشابه پردازش کرد. در بسیاری از زمینه های عمومی، مسئله ی CF را میتوان به صورت زیر فرمول بندی کرد. در یک مجموعه ی محدود داده شده از ماشین ها و بخش هایی که باید در داخل یک بازه ی زمانی خاص پردازش شود، هدف گروه بندی ماشین ها در داخل سلول های سازنده (از این رو نام مسئله ) و بخش ها در داخل خانواده های محصول میباشد، به گونه ای که هر خانواده ی محصول در داخل یک سلول پردازش شود. به طور برابر ، این هدف را میتوان به صورت کمینه سازی میزان حرکت بین سلولی- جریان بخش هایی که بین سلول ها حرکت میکنند، فرمول بندی مجدد کرد. این میزان را میتوان به وسیله ی تعداد بخش ها، حجم کلی آنها بایان کرد، که بسته به حرکت خاصی برای CF میباشد. برای مثال، در صورتی که سلول ها به صورت کم و بیش توزیع شده باشند، ضروری است تا هزینه های انتقال را که بسته به حجم است و نه تعداد بخش ها، کاهش داد.
دولت هند(GoI) در زمینه ی توسعه ی کشور ها، حکمرانی الکترونیکی را به عنوان فرصتی عالی برای بهبود حکومت مطرح ساخته است. این تغییرات نه تنها می تواند راه بلندی را در بهبود کیفیت زندگی این بخش های جامعه طی کند، بلکه می تواند دسترسی متساوی را به فرصت های اقتصادی نسبت به قبل فراهم سازد. از این رو، این دولت، حکومت الکترونیکی را به عنوان خودرویی در نظر گرفته که باعث راه اندازی و تقویت اصلاحات و بهسازی ها می گردد. مقاله ی فعلی، بر روی روش های ابتکاری دولت الکترونیکی در هند و چین متمرکز است. هدف این مطالعه، یافتن دیدگاه کاربران بر روی سطح رضایتمندی از پروژه ی ثبت نام الکترونیکی در شرکت های هندی میباشد. پرسشنامه هایی در اختیار منشی های شرکت، حسابداران در بخش های تولیدی و سرویس دهی در هند قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها، از آمار و ارقام استنتاجی استفاده شد. تحلیل داده ها حاکی از این بود که سیستم ثبت نام الکترونیکی(یا پر کردن اسناد به صورت الکترونیکی) باید بر روی پارامتر های مختلفی مانند قابلیت اتصال با سرور، فرمت فرم ها و، آسانی در محاوره ی اطلاعات با بیرون و میزان صحت داده ها بهبود یابد. استلزامات این مطالعه، محدودیت ها و جهت گیری های پژوهش های آینده نیز در این مقاله مطرح شده اند.
واژگان کلیدی: دولت الکترونیک، حکمرانی الکتروینکی
1.مقدمه
با پیشرفت ICT(اطلاعات، تکنولوژی ارتباطات) ، واژگانی مانند دولت الکترونیک و حکمرانی الکترونیکی از اهمیت خاصی برخوردار شده اند. در اصل، این عبارات به صورت مترادف استفاده می شود، اگرچه کاملاٌ متفاوت بوده و دارای مخاطبین متفاوت و اهداف متفاوتی برای رسیدن هستند.
1.1تعریف دولت الکترونیک و حکمرانی الکترونیکی
بر اساس گزارش جهانی دولت الکترونیک UN، مفهوم دولت الکتروینک غالباٌ شامل وب سایت های دولت بوده که هدف آن، ایجاد یک جامعه ی اطلاعاتی فرد محور و قرار دادن اطلاعات و تکنولوژی های ارتباطی در سرویس توسعه و همچنین حل چالش های جامعه ی اطلاعاتی می باشد(www.unpanl.un.org).
هدف از مطالعه ما روشن کردن استراتژی های نوآورانة کسب و کار در بخش نرم افزار و درک بهتر اقتصاد زمینه ساز در عرضه نرم افزارهای متن باز (OSS) می باشد. از اطلاعات جمع آوری شده از 170 شرکت نرم افزاری فنلاندی، برای بررسی میزان تفاوت ویژگی های مختلف شرکت های نرم افزاری، از قبیل اندازه، سن، سرمایه فکری، ظرفیت جذب و تاثیر ساختار مالکیت شان بر تصمیم گیری های مبتنی بر استراتژی های کسب و کار شان در عرضه OSS یا توزیع انحصاری محصولات و خدمات استفاده می نماییم.
یافته های تجربی ما نشان می دهد که پذیرش استراتژی های پیشرفته تکنولويیک مستلزم قانون پیچیده و دانش مدیریتی، از جمله استراتژی عرضهOSS می باشد و به کارکنانی با تحصیلات عالی نیاز دارد. پشتیبانی و گسترش سیستم آموزش، افراد بسیار ماهری را در زمینه های مختلف در دسترش قرار می دهد و این امر برای پذیرش موفقیت استراتژی های نوآورانة کسب و کار شرکتها ضروری است. همچنین دریافتیم که کسانی که وارد بازار می شوند تا حد زیادی توسط پذیرش OSS تحریک شده، اما در رفتار استفاده از شرکت های نرم افزار فعلی هیچ تفاوت معناداری در ارتباط با سن وجود ندارد.
تولیدکننده های نرم افزار همراه با قوانین خاصی ارائه شده اند که قوی تر از همیشه هستند و می توانند از محصولات خود به عنوان مالکیت معنوی با حق انحصاری و کپی رایت حفاظت نمایند (کوان و هاریسون ، 2001). شرکت با برقراری حقوق انحصاری برنامه های کاربردی جدید، نرم افزار در حال توسعه خود را برای جبران سرمایه گذاری های اش در R&D و توزیع محصول پیش بینی نموده و برای مدت طولانی درآمد زائی می نماید.
نرم افزار منبع باز (OSS)یک محصول عمومی می باشد که بطور خصوصی تولید شده و کد منبع آن را می توان توسط اینترنت دریافت و رایگان استفاده نمود. در تئوری، نباید به بسیاری از محصولات OSS تجاری بنگریم و گسترش OSS در آنها را ترجیحاً باید محدود نماییم، زیرا اقدامات OSS بر خلاف منطق اقتصادی با عدم استفاده از چارچوب قانونی برای ایجاد درآمد های انحصاری از محصولات انحصاری پیش می روند.
در سال های اخیر، بسیاری از کشورها به منظور پاسخگویی به نیاز به شفافیت، پاسخگویی و مقایسه، به اصلاحات سیستم حسابداری دولتی و گزارشگری مالی خود، در سطح مرکزی و همچنین در سطح محلی، پرداخته اند. علاوه بر این، هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری بخش دولتی ، اولین مجموعه استانداردهای حسابداری را انتشار نموده که به طور خاص به بخش دولتی اختصاص دارد؛ اما پذیرش این استانداردها اجباری نیست، لذا تمام اصلاحات بخش دولتی مبتنی بر آنها نمی باشند.
با توجه به اینکه مدل حسابداری دولتی و گزارشگری مالی استانداردی وجود ندارد، این مقاله قصد دارد بر دقت و توجه قاره اروپا تمرکز نماید: اولاً، حسابداری دولت مرکزی و سیستم های مالی گزارشگری دو کشور اروپایی (فرانسه و ایتالیا) را به منظور مقایسه این دو سیستم و با تاکید بر شباهت ها و تفاوت آنها و توجه خاص به اصلاحات اخیراً انجام شده تجزیه و تحلیل می نماید ؛ ثانیاً، از آنجا که فرانسه و ایتالیا عضو اتحادیه اروپا هستند، ارزیابی می نماید که آیا مدل های حسابداری مرکزی این دو کشور در راستای سیستم اتحادیه اروپا قرار دارد یا خیر.
واژه های کلیدی: حسابداری بخش دولتی ، حسابداری تعهدی، گزارشگری مالی دولت مرکزی.
1. مقدمه
در دهه های گذشته تحولات ژرفی صورت گرفته و بخش دولتی توسط آن درگیر شیوه نوین سنجی، تعیین تغییرات مربوطه در مدل های کاری و نقش ایفا شده در جامعه شده است. این امر یک مسئله عقلانی و نوین می باشد و در بسیاری از زمینه ها پیشرفت نموده، در بسیاری از ابعاد بخش دولتی اشاره و آغاز شده و با ویژگی ها و زمان بندی های مختلف در کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال گسترش یافته است. سازمانهای دولتی مختلف (محلی، ملی، فراملی و بین المللی) و همچنین حوزه های مختلف مداخله دولتی و خدمات دولتی درگیر این امر شده اند.
هدف – در حوزه ارتباطات مشتری با برند، محبوبیت برند مد روز، موضوع اصلی می باشد. مدیران برند، به برند با محبوبیت بیشتر تمایل دارند، مانند برند مک دونالد که در آن نوشته شده : عاشقشم. با این وجود، در مقالات و کتاب های بازاریابی در مورد اهمیت این موضوع، به اندازه کافی بحث نشده. بعلاوه هرگز در مورد تاثیر خصوصیت برند و تصویر برند بر روی محبوبیت برند تحقیق تجربی صورت نگرفته است. هدف این مقاله، رسیدگی به این بی توجهی است، که با توسعه مدل ترکیبی سببی در محبوبیت برند، خصوصیت برند، تصویر برند، و شایعات و اذهان عمومی و همچنین بررسی روابط بین آنها، به آن خواهیم رسید. اطلاعات در مورد طراحی، روش شناسی و رویکرد با استفاده از نظرسنجی با استفاده سوالات کاربردی از 250 دانشجوی لیسانس انجام گرفت. با استفاده از تست AMOS 16.0 و بکار بردن تحلیل نتایج، فرضیه ها مورد آزمایش قرار گرفتند.
یافته ها - نتایج نشان داد که تنها تصویر برند به عنوان یک عامل تعیین کننده محبوبیت برند در نظر گرفته شده است که بر WOM در راستای هویت برند تاثیر می گذارد
پیامدهای عملی - نتایج مفاهیم دقیق و خط مشی ارائه می دهند که می تواند در تحقیقات آینده ایجاد شود.
اصالت / ارزش - بنابراین، در اصل نتیجه گیری با توجه به تاثیرات مختلف در این مطالعه، محدود به نمونه مورد استفاده در این مطالعه می باشد. به نظر می رسد تحقیق محبوبیت موجود صرفا در چارچوب ایالات متحده باشد. این مطالعه برای بهترین دانش نویسنده، اولین بررسی مفهوم محبوبیت برند در خارج از ایالات متحده آمریکا می باشد.
بازاریابی محیطی(که بطور متداول به عنوان بازاریابی سبز شناخته شده است) به فرایند فروش محصولات و/ یا خدمات مبتنی بر منافع محیطی اشاره می نماید. چنین محصول یا خدمتی می تواند با محیط سازگار باشد یا به شیوه ای سازگار با محیط ایجاد و بسته بندی شود. در تکامل بازاریابی سبز بسیار تعریف و تجمید شده سه مرحلة طولانی وجود دارد. مرحله اول به عنوان مرحلة بوم شناختی معروف گشته است. مرحله دوم مرحله محیطی نامیده شده است. مرحله سوم نیز به عنوان مرحله پایدار نامیده شده است. متاسفانه، رویکرد بازاریابی سبز تا حد زیادی برای ایجاد نقطه نظر های متفاوت در مصرف کنندگان، توسط خانه های مشترک(corporate house) به عنوان یک شاهکار تبلیغاتی مورد استفاده قرار گرفته است. موفقیت آتی در مادیت زدایی محصول و خدمات پایدارتر برای اجتناب از کوته نظری در بازاریابی سبز کوتاه، به طور متقاعد کننده ای به برقراری ارتباط و ارائه ارزش مطلوب به مصرف کننده در بازار بستگی خواهد داشت.
اصطلاح بازاریابی محیطی (که بطور متداول به عنوان بازاریابی سبز شناخته شده است) در اواخر دهه 1980 و اوایل 1990 اهمیت یافت. این نوع بازاریابی زمانی در اروپا آغاز شد که یک سری محصولات خاص برای جو زمین مضر شناخته شدند. در نتیجه، محصولات جدید «سبز» نشان دادند که خسارت کمتری به محیط وارد می نمایند. انجمن بازاریابی آمریکا (AMA) اولین کارگاه آموزشی «بازاریابی بوم شناختی» را در سال 1975 برگزار نمود. این اقدامات و مذاکرات این کارگاه منجر به ایجاد یکی از کتاب های بازاریابی سبز تحت عنوان «بازاریابی بوم شناختی» شد.
این مطالعه اساساً قصد دارد تا رابطة بین مصرف برق و رشد اقتصادی، قیمت حامل های انرژی و نوآوری در فن آوری در مالزی را در طول سالهای 1970-2009 بررسی نماید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که مصرف برق و عوامل مؤثر بر آن ها هم انباشته گشته است. به طور خاص، نتایج تجربی نشان می دهد که در مالزی درآمد بطور مثبتی بر مصرف برق تاثیر می گذارد، در حالی که قیمت های حامل انرژی و نوآوری در فن آوری منفی در بلند تاثیر منفی بر آن دارد. نتایج علیت گرنجر نشان می دهند که نوآوری در فن آوری علت گرنجر رشد اقتصادی و مصرف برق در مالزی می باشد. علاوه بر این، متوجه شدیم که مصرف برق و رشد اقتصادی هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت، علت گرنجر یکدیگر هستند. بنابراین، سیاست گذاران باید برای حصول اطمینان از رشد و توسعه اقتصادی کافی، سرمایه گذاری بیشتری بر روی زیرساخت های برق انجام دهند و در عین حال برای به حداقل رساندن استفاده از سوخت های فسیلی، نوآوری در فن آوری را تقویت نمایند. این امر می تواند بین کیفیت محیطی و رشد اقتصادی در مالزی تعادل ایجاد نماید.
واژه های کلیدی:
علیت، هم انباشتگی ، رشد برق در مالزی، نوآوری در فن آوری
1. مقدمه
در طول دهه های گذشته، مطالعات تجربی زیادی در مورد رابطة رشد برق منتشر شده است. به طور کلی، همه آنها دربردارنده متغیرهای متعارفی می باشند که صرفاً با اندازه داده تغییر کرده اند. کارانفیل تاکید نموده است که تغییر اندازه داده نقش زیادی در ادبیات و سیاست گذاری موثر ندارد. اوزتورک و پین مشخص نموده اند که حذف متغیر(های) مربوطه و کاستی های روش شناختی، دو عامل در ایجاد تناقص در نتایج برآورد می باشند.
در این تحقیق به صورت تجربی به آزمایش در مورد تاثیر کیفیتهای گوناگون سایت خرید اینترنتی بر روی ارزشهای سودمندی و خوشایندی خرید اینترنتی پرداخته شده. همچنین تاثیر سطح معلوم ارزش خرید اینترنتی روی رضایتمندی مشتری و قصد خرید مجدد در این مقاله، بحث شده است. ما معادلات اساسی تحلیلها را با مشاهدات 293 نمونه شامل دو گروه با درآمد متفاوت (شاغل و محصل) ارائه میدهیم. نتایج ما نشان میدهد که در حالی که کیفیت سیستم و خدمات عوامل تاثیرگذار حیاتی بر ارزش سودمندی خرید هستند، کیفیت اطلاعات و خدمات نیز بیشتر به خوشایندی ربط دارند. این یافته ها نشان میدهند که کیفیت خدمات نقش مهمی هم در افزایش سودمندی و هم در افزایش خوشایندی دارد. یافته های ما همچنین نشان میدهند که تاثیر عوامل کیفی بر روی ارزشهای خرید اینترنتی و قصد خرید مجدد متعاقب آن در دو گروه درآمدی متفاوت میباشد.
بخش اینترنت در دهه گذشته به صورت تصاعدی رشد کرده و قدرت گسترش و تاثیرش در زمینه صنعت افزایش داده است. 2009 تجارت خرید اینترنتی کره به مبلغ 65 میلیارد دلار آمریکا رسید (پنجمین کشور بزرگ در سازمان اقتصادی توسعه و همکاری OECD)، که 5.95 درصد تولید ناخالص داخلی کره GDP را ازان خود کرد)، این درصد از صنعتهای بزرگ کره نیز بیشتر است، صنعتهایی همچون الکترونیک (5.71%) و اتومبیل (4.93.5%). رشد سریع صنعت خرید اینترنتی کره به علت سهولت استفاده از آن است، به طوری که خریداران میتوانند بدون محدودیت زمانی یا مکانی در انواع مختلف فروشگاه های اینترنتی به مشاهده و خرید بپردازند و بدون اینکه در فروشگاه حضور فیزیکی داشته باشند میتوانند احتیاجات مصرفی خود را برطرف کنند
هدف - هدف این مقاله این ارائة جایگزین هایی برای تصور رفتار اقتصادی انسان و ترکیب این تصورات جایگزین بر اساس نیازهای انگیزشی برای بیشینه سازی مطلوبیت است .
طرح / روش / رویکرد – متغیرهای روانی بطور تجربی استنباط شده نوع شخصیت فرد را از لحاظ جهت گیری نوع دوستانه یا غیر نوع دوستانه تعریف می کند. این متغیرها در تابع مطلوبیت فرد گنجانیده شده ، و تجزیه و تحلیلی از بیشینه سازی مطلوبیت بر اساس نیازهای انسانی ایجاد می شود.
یافته ها – ویژگی های رفتاری و انگیزشی افراد نسبتا ثابت هستند و تابعی از صفات شخصیتی اصلی افراد هستند. برای این ویژگی ها حمایت تجربی ارائه شده است ، در صورتی که در تعامل بین افراد حضور یابند، در تابع مطلوبیت و تحلیلی فرد گنجانیده می شوند.
اصالت / ارزش - این مقاله نه تنها برای تجزیه و تحلیل رفتار خودخواهانه و نوع دوستانه به فراتر از تصورِ رفتار انسان اقتصادی می رود بلکه مطلوبیت عملکرد اهدا کنندگان و دریافت کنندگان بالقوه را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
کلمات کلیدی :
نوع دوستی ، تئوری مطلوبیت ، طبیعت انسانی ، تئوری اقتصادی ، تعامل اجتماعی
نوع مقاله: مقاله مفهومی
تحقیقاتی که در سال های اخیر پدید آمده مربوط به پیامدهای وابستگی متقابل مطلوبیت رفتاری به منظور فراهم کردن جایگزینی برای مدل های اقتصادی مبتنی بر تصور انسان اقتصادی بوده است. انسان اقتصادی کسی است که دارای خواسته های سیری ناپذیر می باشد و کسی است که در دستیابی به کالاهای بیشتر یا پاداشهای پولی جمع شده در انحصار وی تلاش به جلب حداکثر رضایت با حداقل فداکاری و تلاش دارد. وی باید برای بیشینه ساز منطقی و عینی بودن، بین مطلوبیت هایی که از پاداشهای پولی در برابر عدم مطلوبیت های که در تعقیب آنها تجربه کرده، تعادل ایجاد نماید. رضایت انسان اقتصادی مستقل از درآمد یا رضایت هر کس دیگری است ، و در واقع ، روابط وی با دیگران تعریف نشده است. قصد انسان اقتصادی رابطه انسان با مردم یا با کالاهای آنها ارتباطی ندارد ، تنها با کالاهای آنها ارتباط دارد.
این مقاله به بررسی نقش اعتماد در اشتراک دانش در فعالیت های روزمره درون سازمان ها می پردازد. اعتماد از نقطه نظر روابط بین فردی و بین گروهی در زمینه های اشتراک دانش درون سازمان ها مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله تمرکزش را بر روی اشتراک دانش واقعی و اعتماد قرار می دهد. به نظر می رسد که اعتماد به عنوان یکی از اولویت اشتراک دانش بوده و همچنین برای متغیرهای دیگری که اشتراک دانش را تحت تاثیر قرار می دهند، ضروری می باشد. مدلی برای تحقیقات بیشتر مطرح و پیشنهاد می گردد.
اشتراک دانش و حس اعتماد به عنوان مفاهیمی هستند که توسط بسیاری از محققان مورد بررسی قرار گرفته است. به هر حال، تحقیقات پیشین معمولا تعریف قابل قبولی از آن ارائه نمی کند. با این وجود، به نظر می رسد مردم به وضوح تشخیص می دهند که چه وقت می توان به فردی اعتماد کرده و چه زمانی اطلاعات تقسیم می گردد. اگر ما نمونه ای از مصاحبه های انجام شده توسط روزنامه نگاران را مد نظر قرار دهیم، مفهوم اطلاعات محرمانه و غیرمحرمانه در آمریکای شمالی قابل درک می باشد. در اینجا فرد می تواند نقش هایی را مد نظر قرار دهد که حس اعتماد در روابطی که اطلاعات به اشتراک گذاشته می شود، ایفا می کند.
تصمیمات مالی یک سازمان معمولا در شرایط مطلوب مد نظر قرار می گیرد. در ارتباط با دوره بلند مدت، تصمیماتی مربوط به تخصیص بهینه سرمایه و تصمیمات مربوط به ساختارهای مالی بهینه وجود دارد. در موارد کوتاه مدت، این تصمیمات در ارتباط با بهینه سازی سهام، وجه نقد، حساب های دریافتی و بدهی های جاری و غیره وجود دارد. نظریه مالی به تجزیه و تحلیل این تصمیمات، اساسا از نقطه نظرات حد مطلوب می پردازد. ویژگی های مطلوب چنین تصمیماتی، محققان را به این سمت می کشاند تا تاکتیک های تحقیق عملیاتی را برای حل مسائلی که مرتبط با چنین تصمیماتی می باشد، مطرح کند. این مقاله به بررسی سهم تحلیل های چند ضابطه ای در حل مشکلات مربوط به تصمیم گیری های مالی در شرایط واقعی، می پردازد. این مقاله همچنین کتاب های گسترده مرتبط با این موضوع را مد نظر قرار می دهد باشد.
تصمیمات مالی مربوط به یک اداره ( مانند موسسات، بانک ها و شرکت های بیمه ) معمولا در شرایط مطلوب در نظر گرفته می شود. در ارتباط با موارد شرکتی و برای یک دوره بلند مدت، دو نوع تصمیم در این زمینه گرفته می شود : تصمیمات مربوط به اختصاص حد مطلوب سرمایه، و تصمیمات مربوط به ساختارهای مالی بهینه.به طور مختصر، این تصمیمات اساسا در ارتباط با مدیریت سرمایه در گردش بوده و آن ها به بهینه سازی سهام، موجودی نقدی، حساب های دریافتی و وام های کوتاه مدت اشاره دارند. نظریات مالی به تجزیه و تحلیل این تصمیمات ( کوتاه و بلندمدت) پرداخته اما این موارد از نقطه نظر جنبه های بهینه سازی می باشد ( برای نمونه نظریات مربوط به هزینه سرمایه، نظریه سهام، نظریه اختیار درمعامله و غیره از این دسته می باشد ).این دورنما، محقق را به این سمت کشانده است تا تاکتیک های بررسی عملکردی را، برای حل مشکلاتی که مرتبط با چنین تصمیماتی می باشد، مطرح کند. تصمیمات قدیمی مربوط به حل مسئله در بررسی های عملکردی شامل شکل دهی مسائل مربوط به بهینه سازی در موارد محدود خاص می باشد. در واقع این به عنوان بهترین انتخاب می باشد.
هدف این مطالعه تعیین و بررسی، تجزیه و تحلیل و شرح، دسته بندی و طبقه بندی تجزیه و تحلیل ریسک های اصلی و تکنیک ها و روش های ارزیابی ریسک از طریق مرور تحقیقات علمی می باشد. این مقاله متشکل از دو بخش می باشد: a) بررسی، ارائه و شرح روش های اصلی ارزیابی ریسک و b) تجزیه و تحلیل اماری، دسته بندی، و بررسی تطبیقی مقالات علمی مشابه منتشر شده توسط مقالات علمی Elsevier B.V که دهه 2000- 2009 را تحت پوشش قرار می دهد. بررسی تحقیقات علمی پیشین نشان داده است که تجزیه و تحلیل ریسک و تکنیک های ارزیابی به سه دسته اصلی طبقه بندی می شوند: a) کیفی b) کمّی c) تکنیک های پیوندی ( کیفی، کمّی، نیمه کمی). تکنیک کیفی بر مبنای فرایند تخمین تحلیلی و اطمینان از توانایی مهندسان و مدیران می باشد. بر طبق به تکنیک کمی، ریسکی بر مبنای کمیّت مد نظر قرار می گیرد که می تواند توسط روابط ریاضی تخمین زده شده و به کمک داده های تصادفی ثبت شده در محل کار، بیان شود. تکنیک های پیوندی، تکنیک های پیوندی، پیچیدگی زیادی را به دلیل ویژگی های منحصر به فردشان ایجاد کرده که از پراکندگی گسترده آن ها جلوگیری می کند. تحلیل های آماری نشان می دهد که روش های کمی فراوانی نسبی بیشتری (65.63%) را ایجاد کرده در حالی که روش های کیفی فرواوانی کمتری را (27.68%) ایجاد می کنند. علاوه بر این، روش های پیوندی دائما در سطح بسیار پایینی در طی دوره پردازش کامل، قرار می گیرند.
فرایند مدیریت استعداد معمولا در بخش های زیادی از یک سازمان و تحقیقات گذشته، یافت می شود. به هر حال هیچ مقاله معتبر در این زمینه چه از نقطه نظر علمی و یا توصیف نظامند مدیریت استعداد به چاپ نرسیده است. بسیاری از سازمان ها تلاش خود را در زمینه مدیریت استعدادها تحت یک استراتژی جامع قرار داده اند اما چالش های قابل توجهی برای بوقوع پیوستن آن وجود دارد. بررسی های ما در ارتباط با این موضوع، به تجزیه و تحلیل بحث های مختلف از تحقیقات احتمالی می پردازد که شروع آن با تعریف استعداد و مدیریت استعداد همراه می باشد. ما تمرکز خود را بر روی جنبه های مراحلی که برای مقاله مان بکار می بریم، قرار می دهیم. سپس به مقایسه مدیری استعدادها و مدیریت منابع انسانی می پردازیم تا از موارد گمراه کننده ای که توسط اکثر مردم بیان می شود، اجتناب کتیم. همچنین عقاید مختلف محققان را در مورد روش راهبردی مدیریت استعداد، بیان می کنیم. در نهایت بعضی از چالش ها و مشکلاتی که در طی تجزیه و تحلیل تحقیقات با آن روبرو می شویم، فهرست می کنیم.
3.1 تعریف استعداد
در سال 1977، مک کینسی این اصطلاح را ابداع کرد: جنگ به منظور دستیابی به استعدادها.از آن به بعد مدیریت استعدادها به عنوان یک موضوع روز در بین محققان بخش مدیریت و منابع انسانی تبدیل شد. 10 سال بعد از این بررسی ها، به دنبال بازنشستگی بسیاری از افرادی که در یک دوره همزمان شروع در کشورهای توسعه یافته شروع به کار کردند و کمبود نیروی کار جوان برای ورود به بازار کار در اروپای غربی، مسئله استعداد به عنوان یک موضوع مهمی مطرح شد. در نتیجه استعداد و مدیریت استعداد در همه جا به عنوان یک موضوع داغ مطرح شد.
چندین مقاله گذشته، تاکیدی بر روی اهمیت تراز بین کسب و کار و استراتژی های سیستم اطلاعات (IS) ، و بین ساختار کسب و کار و سیستم اطلاعات داشته اند. به دنبال پیشرفت ها در درک این تراز، این مقاله به بررسی چنین موردی می پردازد که چگونه تراز از طریق تعامل ساختار/استرانژی در کسب و کار و حوزه سیستم اطلاعاتی تغییر می کند. مشخصا، مقاله پرسش زیر را مد نظر قرار می دهد: به چه صورت، تراز با گذشت زمان تغییر می یابد؟
تغییرات در مشخصات مدیریت راهبردی سیستم اطلاعات ( که شامل استراتژی کسب و کار، ساختار کسب و کار، و نرم افزار سیستم اطلاعاتی می باشد) با گذشت زمان توسط مدل تعادل نقطه ای مورد بررسی قرار می گیرد، که شامل دوره باندمدتی از ثبات نسبی، یا تغییر پویا بوده، که توسط دوره کوتاهی از تغییرات سریع، گسترده و پویا متناوب می باشد. بررسی های موردی تغییرات در کسب و کار و ساختار و استراتژی های سیستم اطلاعات در طولانی مدت در سه سازمان نشان می دهد که مدل تعادل نقطه ای، چشم انداز باارزشی را در ارتباط با مشاهده این دینامیک ها نشان می دهد.
مدل تراز پویا ناشی از تحلیل های زیادی در رونوشت موازد می باشد. این موارد نشان می دهد که الگوی تراز در دوره زمانی طولانی ادامه می یابد، زیرا هم سطح تراز بالا بوده یا مدیران تراز پایین را به عنوان مشکل مد نظر قرار نمی دهند، و شامل تغییراتی در اکثر و یا تمام ابعاد مشخصات مدیریت سیستم اطلاعاتی راهبردی می بوده، و تغییرات تکاملی را متوقف می کند. تحولات کامل ظاهرا نیازمند ترکیبی از محرک های قوی می باشد. در نهایت، تنظیمات بعد از تحول برای یک بعد از مشخصات مدیریت سیستم اطلاعاتی راهبردی به نظر به دنبال تغییرات تکاملی می باشد.
پیشرفت در فناوری اطلاعات بسیاری از شرکت ها را در ارتباط با صنایع خدماتی تخصصی تغییر داده است، اما شاید این تغییرات به اندازه مواردی که در صنایع حسابداری عمومی روی داده است نباشد. زمانی این بخش ها بسیار محافظه کار و با سرعت پایین بوده اند، حسابداری عمومی در این هزاره دارای تغییرات چشمگیری بوده اند، که تا حد زیادی توسط تغییرات سریع در محیط فناوری اطلاعات ایجاد شده است. نرم افزار حسابداری و کاربردهای اشتراک اطلاعات دو بخش مهم این تغییرات می باشند. خودکار شدن فعالیت های حسابداری و استفاده از نرم افزار حسابرسی خاص، فناوری اطلاعات را جایگزین نیروی کار کرده و ساختار تیم های حسابرسی را تغییر داده است. آنچه که به طور برابر مهم می باشد استفاده از سیستم های پیشرفته برای اشتراک اطلاعات در بخش های مختلف سازمان می باشد که شرکت های خدمات دهنده متخصص را توانمند می سازد تا منابع انسانی شا را به صورت کارآمدتری تغییر نسبت دهند.